گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:حیرانم از افسردگی، در کار و بار خویشتن کو عشق تا آتش زنم، در روزگار خویشتن

❈۱❈
حیرانم از افسردگی، در کار و بار خویشتن کو عشق تا آتش زنم، در روزگار خویشتن
گفتم مبادا بعد من، ملک کسی گردد غمت تا بیع بستم، کردمش وقف مزار خویشتن
❈۲❈
در محفل روحانیان، گردد ز مو باریکتر تا نغمه‌ای بیرون کشد، مطرب ز تار خویشتن
با آنکه عمرم در چمن، در پای گلبن صرف شد هرگز ندیدم تا منم، گل در کنار خویشتن
❈۳❈
این عقده کز دل غنچه را بگشود، کی بودی چنان گر از دل بلبل، صبا رفتی غبار خویشتن
عمرم نمی‌شد صرف خود، گر زود می‌آمد غمت بر شاخ چون ماند گلی، گردد نثار خویشتن
❈۴❈
بیخود شبی می‌خواستم، گردم به گرد کوی او هرجا نظر انداختم، گشتم دچار خویشتن
گر فصل گل جستم خزان، معذور دار ای باغبان من عاشقم، برداشتم چشم از بهار خویشتن
❈۵❈
حیف است جز بر برگ گل، جولان سمند ناز را خارم، به دور افکن مرا از رهگذار خویشتن
روزی که چون گلبن، بتان، میل گل‌افشانی کنند از پاره دل پر کنم، من هم کنار خویشتن

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها