قدسی مشهدی:از ره به خواهش دل شیدا چه میروی گر عاشقی، به کوی تمنا چه میروی
❈۱❈
از ره به خواهش دل شیدا چه میروی
گر عاشقی، به کوی تمنا چه میروی
در گل گرفتهام در و بام ترا ز اشک
دیگر به باغ، بهر تماشا چه میروی
❈۲❈
بی بوی پیرهن مبر از گریه نور چشم
چون باد شرطه نیست، به دریا چه میروی
خواهد کشید پرده ز رخ، گل به وقت خویش
ای باد صبحدم، به تقاضا چه میروی
❈۳❈
یوسف نهای تو، طاقت زندانت از کجاست
بی پرده پیش چشم زلیخا چه میروی
دامن گرفتن تو چنان آیدم، که کس
پرسد ز آفتاب که تنها چه میروی
❈۴❈
کمتر ز لالهای نتوان بود در جهان
بی داغ دل، به دامن صحرا چه میروی
عالم ز تو خراب شد ای اشک پردهدر
بس کن، پی برهنه به یغما چه میروی
کامنت ها