گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

قدسی مشهدی:چون سراپا همه را هست به سوداش سری صد کمروار سرین بسته به موی کمری

❈۱❈
چون سراپا همه را هست به سوداش سری صد کمروار سرین بسته به موی کمری
یا خیال رخ خود را پی دلها بفرست یا چو آیینه به روی همه بگشای دری
❈۲❈
عیش ما خوش که درین باغ تسلی شده‌ایم چون گل و لاله به چاک دل و داغ جگری
من هم امید به شمشیر تو دارم، تا کی همچو مرهم کشم آزار ز زخم دگری؟
❈۳❈
کمرش برده دلم را ز میان رخ و زلف موی زلف و مژه داغند ز موی کمری
نفسم سوخته چون لاله به دل، گریه کجاست که ضرورست لب خشک مرا، چشم تری
❈۴❈
منشین بی نفس گرم، که در مزرع عشق کام صد خرمن امید برآرد شرری
رفت چون نرگسم ایام به کوری که مرا مدت عمر نیرزید به مد نظری
❈۵❈
لای خم را چو قدح جمع کنم در ته چشم که خبر می‌دهد این صندلم از دردسری
کرده‌ام خاک دو عالم به سر خویش و هنوز ننشسته‌ست غبارم به دل رهگذری
❈۶❈
خار آن بادیه در دیده من باد تمام که ز شوق کف پایی نخلد در جگری

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها