قدسی مشهدی:تا بود گریه کی آباد شود خانه ما؟ جغد را پای به گل رفته به ویرانه ما
❈۱❈
تا بود گریه کی آباد شود خانه ما؟
جغد را پای به گل رفته به ویرانه ما
ما از آن سوختگانیم که معمار ازل
طرح آتشکده برداشت ز کاشانه ما
❈۲❈
عشق پیوسته به دنبال دلم میگردد
شعله آید به طلبکاری پروانه ما
جرم می خوردن ما نیست کم از طاعت کس
کار صد توبه کند گریه مستانه ما
❈۳❈
چون تهی دیده که آرد به کسی روی نیاز
چشم بر چشم صراحی زده پیمانه ما
حرف دیوانه شنیدن ز خردمندی نیست
عاقلان گوش نکردند بر افسانه ما
❈۴❈
چون سپندی که بود بر سر آتش قدسی
هرگز آرام نگیرد دل دیوانه ما
کامنت ها