قدسی مشهدی:عافیت سینهخراش جگر ریش من است نیکخواهم بود آنکس که بداندیش من است
❈۱❈
عافیت سینهخراش جگر ریش من است
نیکخواهم بود آنکس که بداندیش من است
نه ره کعبه بریدم نه در دیر زدم
مرغ نگذشته ازین راه که در پیش من است
❈۲❈
نیستم نیست به ارباب تعلق ز جنون
هرکه بیگانه شود از دو جهان خویش من است
رو به سوی حرم و سجده به خاک در بت
در کفم سبحه ولی دین بتان کیش من است
❈۳❈
شیوههاییست بتان را که برهمن داند
نمک حسن تو مخصوص دل ریش من است
بر بد کس نرود خامه نیکاندیشم
آنچه هرگز نخلد در جگری نیش من است
❈۴❈
قدسی از عقلزدن لاف چه بیتوفیقیست
عشق همراه و خرد مصلحتاندیش من است
کامنت ها