گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبدالقادر گیلانی:کسی کو یار خود دارد چرا بر دیگری بندد حرامش باد عشق آنکس که هم بر دیگری بیند

❈۱❈
کسی کو یار خود دارد چرا بر دیگری بندد حرامش باد عشق آنکس که هم بر دیگری بیند
از این آتش که من دارم زشوق او عجب نبود که آن مه چون به بالین آیدم خاکستری بیند
❈۲❈
همه عالم زتاب مهر سوزنده شده عمری که مهر از رشک این سوزد که از خود بهتری بیند
اگر عاشق زدل نالد زگریه نیست پروایش اگر بر جای هر مو برتن خود نشتری بیند
❈۳❈
نکرد آن نامسلمان هیچ رحمی و می دانم که بر من سوزدش دل گرسوی من کافری بیند
خوش آن ساعت که در کوی بتان محیی رود سرخوش به دستی شیشه در دستی پر از می ساغری بیند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۵ - خاکستری

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها