گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبدالقادر گیلانی:طبل قیامت بکوفت آن ملک نفخ صور کاتب منشور ماست مالک یوم النّشور

❈۱❈
طبل قیامت بکوفت آن ملک نفخ صور کاتب منشور ماست مالک یوم النّشور
سر زلحد برزدیم خیمه به محشر زدیم بی خدا اندر لحد چند نباشم صبور
❈۲❈
ازسرشوق ونشاط پای نهم بر صراط تا زدم گرمِ ما گرم شود آن نشور
ای که ندادی تو مال درطلبِ آن جمال ما به تو بگذاشتیم دیدن دیدارِ حور
❈۳❈
مست خدائیم ما ، کِی به خود آئیم ما ساقی ما چون خداست باده شراب طهور
نورخدا در نظرگاه تجلّی حق با تو کند آنچه کرد با حجر کوه طور
❈۴❈
وقت تجلّی از اودیده بینا مجوی اوچو نماید جمال، چشمِ تورا زوست نور
هرکه به نزدیکِ اوست دولتِ جاوید یافت رویِ سعادت ندید آنکه از او ماند دور
❈۵❈
مژده وصل خدا گر به لحد بشنویم زنده شود جان و تن پیشتر از نفخِ صور
حور چو آرا کنند رو به سوی ما کنند چشم نگه دار از آن ،دوست بود بس غیور
❈۶❈
مست تو قصر بهشت کرده به زیرو زبر چون نکند زانکه نیست هستیِ او بی قصور
گرچه تو قصر بهشت کرده ای عنبر سرشت از جگر سوخته ، می برم آنجا بخور
❈۷❈
میکند او بهرِدوست هرنفسی ماتمی محیی ماتم زده کی کند ای دوست شور

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۳ - خیمه به محشر

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها