عبدالقادر گیلانی:بی حجابانه درآ از در کاشانه ما که کسی نیست به جز وردِ تو درخانه ما
❈۱❈
بی حجابانه درآ از در کاشانه ما
که کسی نیست به جز وردِ تو درخانه ما
گر بیائی به سر تربت ویرانه ما
بینی از خون جگر آب زده خانه ما
❈۲❈
فتنه انگیز مشو کاکل مشکین مگشای
تاب زنجیر ندارد دل دیوانه ما
مرغ باغ ملکوتیم و دراین دیر خراب
می شود نور تجلّای خدا دانه ما
❈۳❈
با احد در لحد تنگ بگوئیم که دوست
آشنایم توئی و غیر تو بیگانه ما
گر نکیر آید و پرسد که بگو ربّ تو کیست
گویم آنکس که ربود این دل دیوانه ما
❈۴❈
منکر نعره ما کو که به ما عربده کرد
تا به محشر شنود نعره مستانه ما
شکر الله که نمردیم و رسیدیم به دوست
آفرین باد بر این همت مردانه ما
❈۵❈
محیی بر شمع تجلای جمالش می سوخت
دوست می گفت زهی همت پروانه ما
کامنت ها