گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبدالقادر گیلانی:به خود مشغول می‌گردم که از خود یار می‌جویم گهی در دل گهی در سینه افگار می‌جویم

❈۱❈
به خود مشغول می‌گردم که از خود یار می‌جویم گهی در دل گهی در سینه افگار می‌جویم
دمی کو هست پیشم تا نگردد هیچکس آگه همی‌گویم نشانش از در و دیوار می‌جویم
❈۲❈
ببین در سر چه‌ها دارم زهی فکر محال من ره و رسم وفا زان کافر خونخوار می‌جویم
ترا از من همی‌جستند مردم پیش از این اکنون همی گردم به هر جانب ترا ز اغیار می‌جویم
❈۳❈
به بوی تو دل صد پاره من ماند در بستان کنون هر پاره آن از سر هر خار می‌جویم
چنان شد کشتی محیی که گر یک دم شود غائب همان ساعت نشان او ز پای دار می‌جویم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۱ - نشان یار می‌جویم

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها