گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبدالقادر گیلانی:ندارم گرچه آن دیده که بینم درجمال تو نیم نومید چون عمرم گذشت اندرخیال تو

❈۱❈
ندارم گرچه آن دیده که بینم درجمال تو نیم نومید چون عمرم گذشت اندرخیال تو
تو جنّت را به نیکان ده ،منِ بد را به دوزخ بَر که بس باشد مرا آنجا ،تمنّای وصال تو
❈۲❈
من دیوانه در دوزخ به زنجیر تو خوش باشم اگر یکبار پرسی تو ،که مجنون چیست حال تو
چو بوی عشق تو آید ز مغز استخوان من نسوزاند مرا آتش ،ز عشق آن جمال تو
❈۳❈
تو شربت های جنّت را ،به ما تا کی دهی رضوان نشد کم تشنگی ما را از این آب زلال تو
میارا روی ،حورعین، که سرمستان آن حضرت جمال حق همی بینند ز زلف و خط و خال تو
❈۴❈
مگر پرده براندازی ز پیش چشم مشتاقان وگرنه کی توان دیدن ،جمال با کمال تو
به مالک گویم ای مالک ،چنان الله خواهم گفت که از الله من سوزد جهنم با سگال تو
❈۵❈
جگرهای کباب ما نگردد تا ابد سیراب مگرساقی شود ما را ، خدای ذوالجلال تو
بدوزخ گر زمن پرسی ،که چونی محیی در آتش شوم من تا ابد مست و کنم رقص از سئوال تو

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۷ - جمال یار

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رسول
2021-04-22T13:46:51
با سلام و احترامدر بیت چهارم بجای آنکه بسوزاند نوشته شود اشتباها نسوزاند نوشته شده است هم در کتاب ایشان و هم از نظر معنا و بسوزاند صحیح تر است