گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عبدالقادر گیلانی:بی وفا یارا چنین تا کی جفا کاری کنی نیست وقت آنکه به یک خنده وفاداری کنی؟

❈۱❈
بی وفا یارا چنین تا کی جفا کاری کنی نیست وقت آنکه به یک خنده وفاداری کنی؟
این چه قسمت باشد ای بی رحم انصافی بده بر من مسکین ستم با دیگران یاری کنی
❈۲❈
با وجود مردم دیگر نمی دانم چرا میل دائم جانب رندان بازاری کنی
وقت آن آمد که دستی بر دل زارم نهی خون شدازدست تودل تا چند خونخواری کنی
❈۳❈
خانه دل گر فرو ریزد ز یاد روی توست سهل باشد هر عمارت کش تو سرداری کنی
شیون و زاری مکن محیی دگر کان سنگدل جور افزون می کند هر چند تو زاری کنی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۴ - بی وفا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

افسانه چراغی
2021-02-13T19:54:45
کلا از مطالعه اشعار این شاعر، هنر شاعری و فنون ادبی استنباط نمی‌شود. در بیشتر ابیات غزلیاتش تکرار کلمه قافیه، سکته یا هجای اضافه که باعث به هم ریختن وزن می‌شود، کلمات ناهماهنگ در بیت‌ها و سبکی کلام و بار معنایی کم، دیده می‌شود. شعرها از استواری و معنای عمیق، خالی است.
افسانه چراغی
2021-02-13T19:57:38
مصرع دوم بیت اول این طور صحیح است: نیست وقت آن به یک خنده وفاداری کنی؟
یاسین
2018-07-24T01:00:38
در مصراع دوم بیت اول کلمه«یک» اضافی می‌باشد