هاتف اصفهانی:لبم خموش ز آواز مدعا طلبی است که مدعا طلبیدن ز یار بیادبی است
❈۱❈
لبم خموش ز آواز مدعا طلبی است
که مدعا طلبیدن ز یار بیادبی است
حکیم جام جم و آب خضر چون گوید
مراد جام زجاجی و بادهٔ عنبی است
❈۲❈
نرنجم ار سخن تلخ گویدم که ز پی
شکرفشان لبش از خندههای زیر لبی است
شب از جفای تو مینالم و چو مینگرم
همان دعای تو با نالههای نیمه شبی است
❈۳❈
به یک کرشمهٔ چشم فسونگر تو شود
یکی هلاک یکی زنده این چه بوالعجبی است
برد دل از همه کس نظم او که هاتف را
ملاحت عجمی و فصاحت عربی است
کامنت ها