گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هاتف اصفهانی:دانی که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش او از جفا خون کرد و من از دیده بیرون کردمش

❈۱❈
دانی که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش او از جفا خون کرد و من از دیده بیرون کردمش
گفتا چه شد آن دل که من از بس جفا خون کردمش گفتم که با خون جگر از دیده بیرون کردمش
❈۲❈
گفت آن بت پیمان‌گسل جستم ازو چون حال دل خون ویم بادا بحل کز بس جفا خون کردمش
ناصح که می‌زد لاف عقل از حسن لیلی وش بتان یک شمه بنمودم به او عاشق نه مجنون کردمش
❈۳❈
ز افسانهٔ وارستگی رستم ز شرم مدعی افسانه‌ای گفتم وزان افسانه افسون کردمش
از اشک گلگون کردمش گلگون رخ آراسته موزون قد نو خاسته از طبع موزون کردمش
❈۴❈
هاتف ز هر کس حال دل جستم چو او محزون شدم ور حال دل گفتم به او چون خویش محزون کردمش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها