هاتف اصفهانی:جان و دلم از عشقت ناشاد و حزین بادا غمناک چه میخواهی ما را تو چنین بادا
❈۱❈
جان و دلم از عشقت ناشاد و حزین بادا
غمناک چه میخواهی ما را تو چنین بادا
بر کشور جان شاهی ز اندوه دل آگاهی
شادش چو نمیخواهی غمگینتر ازین بادا
❈۲❈
هر سرو که افرازد قد پیش تو و نازد
چون سایهات افتاده بر روی زمین بادا
با مدعی از یاری گاهی نظری داری
لطف تو به او باری چون هست همین بادا
❈۳❈
جز کلبهٔ من جائی از رخش فرو نایی
یا خانهٔ من جایت یا خانهٔ زین بادا
گر هست وفا گفتی هم در تو گمان دارم
در حق منت این ظن برتر ز یقین بادا
❈۴❈
پیش از هم کس افتاد در دام غمت هاتف
امید کز این غم شاد تا روز پسین بادا
کامنت ها