هاتف اصفهانی:آن کمان ابرو کند چون میل تیرانداختن ناوک او را نشان میباید از جان ساختن
❈۱❈
آن کمان ابرو کند چون میل تیرانداختن
ناوک او را نشان میباید از جان ساختن
سروران چون گو به پای توسنش بازند سر
چون کند آن شهسوار آهنگ چوگان باختن
❈۲❈
داد مظلومان بده تا چند ای بیدادگر
رخش بیداد و ستم بر دادخواهان تاختن
باغبان پرداخت گلشن را، اکنون باید به می
در چمن ز آیینهٔ دل زنگ غم پرداختن
❈۳❈
سازگاری چون ندارد یار هاتف بایدت
ز آتش غم سوختن با سوز هجران ساختن
کامنت ها