گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هاتف اصفهانی:چه شود به چهرهٔ زرد من نظری برای خدا کنی که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی

❈۱❈
چه شود به چهرهٔ زرد من نظری برای خدا کنی که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی
تو شهی و کشور جان تو را تو مهی و جان جهان تو را
ز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی
ز تو گر تفقدو گر ستم، بود آن عنایت و این کرم
همه از تو خوش بود ای صنم، چه جفا کنی چه وفا کنی
همه جا کشی می لاله گون ز ایاغ مدعیان دون شکنی پیالهٔ ما که خون به دل شکستهٔ ما کنی
تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
همهٔ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی
تو که هاتف از برش این زمان، روی از ملامت بیکران
قدمی نرفته ز کوی وی، نظر از چه سوی قفا کنی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۷

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محبوبه
2015-09-19T15:34:27
بسیار بسیار ..... زیباست
علی
2015-07-09T22:09:20
همیشه این شعر رو خطاب به مولا امیر المومنین می خونم.واقعا شرح حال گدایی ما به در خانه مولای دو سرا است.تو شهی و ملک جهان تو را تو مهی جان جهان تو راز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی . . .
دکتر فریبرز ملک نصری
2015-07-05T00:07:29
همهٔ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنیبعد از سلاماولین بار معلم تاریخم در دبیرستان امیر کبیر تهران / / ایران کمپلت در چنگال طاقوت بود//این غزل را دکلمه کردچند روز قبل انرا در سما 1 اوردند.من بسیار خوشحالم که میتوانم این غل را دوباره و دوباره بخوانمموفق باشیددکتر فریبرز ملک نصریکارلسروههالمان
کسرا
2015-11-17T22:53:48
عااااااااااااااااااااااااااااااااالیه این شعر
محدث
2015-11-19T18:17:34
فوق عالیه کسرا.به خصوص بیت ما قبل آخر....
بیبسواد
2015-11-19T18:30:14
هر کسی این شعر را جایی و به گونه ای شنیده و خوانده است .من بی سواد در داستان امیر ارسلان نامدار خوانده ام از زبان فرخ لقا به گمانم!!
شهاب
2015-12-08T10:42:40
اگر ادبیات را دارای دو جنبه فرم و محتوا در نظر بگیریم، می توانم بگویم عالی ترین نمونه فرم را در این غزل دیده ام. تصور می کنم اگر بتوان آن را با لحنی زیبا برای یک غیر ایرانی خواند اگر آن فرد اندکی ذوق داشته باشد مسحور خواهد شد! کاش ترجمه انگلیسی خوبی از این شعر باشد! اگر کسی از دوستان سراغ دارد ممنون می شوم که راهنمایی کند.
کاظم
2014-12-26T14:14:14
مصرع دوم از بیت آخر بجای قدمی نرفته زکوی او: قدمی نرفته زپیش آن، نظر از چه سوی قفا کنی درست است لطفا تصحیح کنید نا با بقیۀ شعر هم قافیه و هم وزن شود (منظورم اینزمان، بیکران و پیش آن است)
علی خاموش
2016-11-28T20:33:46
ایا مصرع اول بیت اغازین در نسخه های دیگر به این شکل وجود دارد؟چه شود به چهره زرد من نظری *ز راه وفا* کنی
دکتر حسین وحید دستجردی
2016-05-21T13:36:19
این شعر فوق العادل را به شعر انگلیس با وزن و قافیه مشابه ترجمه کرده ام که در کتاب کوثر نور درج شده است. احتمالا برای کسانی که خوب انگلیسی میدانند جالب خواهد بود، هر چند ترجمه هیچگاه مانند اصل نیست.
ذبیح اله رنجبر
2016-06-28T10:12:43
با سلامدر مصراع آخر این غزل واژه ی " وی " قافیه ی میانی را مختل کرده است. با توجه به اینکه در تمامی ابیات قافیه میانی رعایت شده، " قدمی نرفته ز کوی آن " صحیح به نظر می رسد .
محمّد محمودی
2016-06-15T10:20:22
با اینکه سیّد احمد؛ هاتفِ اصفهانی غزل سُرایِ بزرگی نیست امّا این غزلِ او بهترین و زیباترین و بی پروا باید گفت؛ کم نظیر است.واقعاً تأثیرِ شورانگیز و دل نواز ست. هاتفِ اصفهانی؛ پنج ترجیع بندی دارد که بدونِ شک او را در ادبیّاتِ ایران جاودانه ساخته و او را در ردیف بهترین سُرایندگانِ عرفانی قرار داده است.
پارسا
2016-04-09T16:41:05
اگر اشتباه نکنم بیت سوم :بود این عنایت و آن کرم
عبداله
2012-10-04T09:44:32
این شعر نشانگر اعتلای گوشه چهارپاره یا چهار باغ در دستگاه موسیقی ایران می باشد.
محمود غریبی
2012-08-31T23:28:08
وزن این شعر یکی از اوزان سخت و کمتر به کاربرده شده ای ست که متاسفانه باوجود گوش نواز بودن این وزن ، در شعر امروز تقریبا از این وزن استفاده نمی شود و یا اگر هم که می شود استفاده ی ضعیفی ست که دلیل این عدم استفاده سختی نسبی این وزن در برابر اوزان راحت تر - و پرکار برد تری - مثل مستفعلن می تونه باشه که امکان استفاده از لغات رو محدود میکنه.در هر صورت این غزل هاتف بسیار زیباست ، مخصوصا با صدای گرم عبدالوهاب شهیری !
حمید
2012-01-21T11:40:35
پریروز هنگام بازگشت از کربلای معلا، آخرین لحظه که حرم امام حسین علیه السلام در قاب چشمانم بود، به عقب برگشتم و به آن نگریستم و بیت آخر این غزل هاتف را زیر لب زمزمه کردم که بسیار بجا به دلم افتاد و لذتبخش بود...
دکتر عجم
2012-11-13T11:15:18
در دوران دبیرستان استاد ادبیاتی داشتیم به نام عامری که ازنده است خدا حفظش کند . این شهر رو با تبحر خاصی سر کلاس خواند و با همان یک بار خواندنش آن را از حفظ شدم .بارها و بارها آن را تکرار میکنم
وصال
2010-10-05T10:57:19
این شعر بسیار بلیغ و فصیح سروده شده است و نشان از ذوق و تبحر بسیار بالای این شاعر پارسی گوی دارد .
فرهاد
2010-08-26T17:00:58
شاه بیت هاتف اصفهانی در این غزل است.تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمینهمهٔ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنینصف شهرت هاتف به خاطر این بیت است!
رضا
2014-08-29T16:33:21
البته منظورم آقا مرتضی بود
رضا
2014-08-29T16:31:44
آقا محتبیاین بیت که شما شرح کردی، اینقدر زیباست که شرح لازم نداردکسی که شعر بلد است، فقط از دیدن و زمزمه این بیت لذت بی نهایت می برداگر هم کسی متوجه ظرافت این بیت نشود، توضیح معنای این بیت از زیبایی آن بیشتر می کاهدشرح این بیت فقط تکرار آن است ولو هزار بار
حسین
2014-10-20T20:14:57
این شعر هاتف همواره یه حس غریب به من میده.اینقدر زیباس که در وصف نیایدبه قول سعدی در وصف نیاید که شیرین دهن است ان...
شبستان خیال
2014-10-05T13:34:31
گمان می کردم این شعر از سعدی است . امروز آن را با صدای استاد شجریان شنیدم به یکباره جانم بسوخت . این همه زیبایی و لطافت کلام در شاه بیت آن جاگرفته است . معشوق آن چنان در دل عاشق جاخوش کرده است که اصابت تیر از جانب معشوق را به جان می خرد و همه ی فکر وغصه اش این است که مبادا تیر معشوق به خطا برود و در جان عاشق اصابت نکند .شعر فارسی قندی است که در میان شعرزبان های دیگر حلاوت و دل انگیزی ویژه ی خود را دارد .
مجتبی
2014-05-24T00:23:17
تصنیفی با نام"چهار باغ"از استاد شجریان شنیده بودم که این ابیات هاتف را با صدایی پر توان و بسیار گیرا می خواند.اگر اشتباه نکنم با گروه زنده یاد پایور و سنتور استاد پایور.
مرتضی
2014-07-01T13:03:34
همانطور که فرهاد گفته، شاه بیت غزل تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین / همۀ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنیکمان کشیده و تیر در مصراع اول خواننده را به یاد کمان ابرو و تیر مژگان یار می اندازد که در ادبیات بسیار از آن استفاده شده است. این یار، مسلح به این سلاح، کمان را کشیده و آمادۀ تیر اندازی است (ابروی کشیده هم نشان زیبایی است). اگر ابتدا تیر و کمان معمولی را در نظر بگیریم، طبیعی است که شخص مورد هدف غمگین و ناراحت شود. این برداشت در مصراع اول به دست می آید. اما در مصراع دوم فضا کاملا عوض می شود. دلداده نمی خواهد تیر دلدار به خطا رود. اگر مطلع غزل را در نظر بگیریم و بدانیم که خواهش گوینده از یار این است که نگاهی به وی انداخته و دردهای او را از این راه دوا کند، معنی مصراع دوم واضح تر می شود. گوینده از مخاطب می خواهد که با آن کمان ابرو و تیر مژگان جز به دلداده به جایی نظر نیفکند. این تیر هم در واقع در قلب عاشق می نشیند و او را بی تاب می کند.
جعفر خوانساری
2019-05-29T12:21:48
وزن این شعر (کامل) مثمن سالم است.
محمد
2019-05-22T09:24:31
وزن این شعر متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن است که در اشعار عربی کاربرد زیادی دارد و علیرغم گوشنوازی در شعر فارسی نمونه های زیادی ندارد. هاتف غزل دیگری در همین وزن دارد با مطلع زیر : به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم همچنین شعر معروف عربی شیخ اجل سعدی شیرازی در نعت پیامبر در همین وزن است: بلغ العلی بکماله کشف الدجی بجماله حسنت جنیع خصاله صلوا علیه آله
Mahmoud
2020-06-25T18:02:27
در مصرع اول، "من" بایستی "ما" باشد:چه شود به چهرهٔ زرد ما نظری برای خدا کنی ـــ که اگر کنی همه درد ما به یکی نظاره دوا کنیچون "ما"، "خدا" و "دوا" هماهنگی دارند. با تشکر و سپاس بیکران به تاریخ ما.
ارج
2020-08-26T16:57:38
این شعر در ادبیات فارسی کم نظیر و در ادبیات عصر بازگشت بی نظیر می باشد
اصقر
2017-03-11T07:56:56
پیوند به وبگاه بیرونیاهنگش
علی اکبر
2017-02-01T11:02:23
بسیار زیبا و دلنشین است.ضمن سپاس بیکران از دست اندرکاران این سایت پر محتوا
عبدالله محمدی
2018-06-17T04:15:46
به گمانم در بیت آخر به جای کلمه "بیکران" اگر"دیگران" باشد صحیح تر است. با تشکر!
عبدالله محمدی
2018-06-17T04:17:21
به نظرم در مصرع اول بیت آخر به جای بیکران،دیگران مناسب تر است.
یونس
2018-05-27T10:43:30
استاد شجریان هم در آلبوم بهار دلکش اینو خوندن
یاسر
2022-08-07T15:16:06.9901629
سپر کنم سر و دستم ندارم از فتراک
مرضیه ط
2023-06-19T12:38:03.388829
در بیت چهارم، «به» ایاغ مدعیان دون درست‌تر نیست؟؟