گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هاتف اصفهانی:روز و شب خون جگر می‌خورم از درد جدایی ناگوار است به من زندگی ، ای مرگ کجایی

❈۱❈
روز و شب خون جگر می‌خورم از درد جدایی ناگوار است به من زندگی ، ای مرگ کجایی
چون به پایان نرسد محنت هجر از شب وصلم کاش از مرگ به پایان رسدم روز جدایی
❈۲❈
چارهٔ درد جدایی تویی ای مرگ چه باشد اگر از کار فرو بستهٔ من عقده گشایی
هر شبم وعده دهی کایم و من در سر راهت تا سحر چشم به ره مانم و دانم که نیایی
❈۳❈
که گذارد که به خلوتگه آن شاه برآیم من که در کوچهٔ او ره ندهندم به گدایی
ربط ما و تو نهان تا به کی از بیم رقیبان گو بداند همه کس ما ز توییم و تو ز مایی
❈۴❈
بستهٔ کاکل و زلف تو بود هاتف و خواهد نه از آن قید خلاصی نه ازین دام رهایی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیر شفیق
2014-09-27T16:43:06
فکر کنم وزن شعر اشتباهه
سیدمحمد
2017-11-27T14:04:17
وزن شعر "فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن" هست
بیگانه
2018-05-24T09:28:22
چه بگویم از زیبایی این شعر...خیلی زیبا بود... خیلی...«یعنی دلم شکست، اگرچه صدا نداشت»...