حزین لاهیجی:افتاده دو عالم ز نظر، دیدهٔ ما را نادیده مبین چشم جهان دیدهٔ ما را
❈۱❈
افتاده دو عالم ز نظر، دیدهٔ ما را
نادیده مبین چشم جهان دیدهٔ ما را
با سینهٔ اخگر چه کند، سوز شراری؟
از داغ چه پروا دل تفسیدهٔ ما را؟
❈۲❈
چند ای فلک دون، ز در صلح درآیی؟
بگذار به ما، خاطر رنجیدهٔ ما را
شیرازه ز بی مهری ایّام بریدند
چون برگ خزان، دفتر پاشیدهٔ ما را
❈۳❈
آزاده حزین از سر کونین گذشتیم
از خار چه غم، دامن برچیده ما را؟
کامنت ها