حزین لاهیجی:نگاه گوشهٔ آن چشم میگسارم سوخت ز نارسایی ساقی، دل فگارم سوخت
❈۱❈
نگاه گوشهٔ آن چشم میگسارم سوخت
ز نارسایی ساقی، دل فگارم سوخت
هنوز بلبل و پروانه در عدم بودند
که عشق روی تو گل کرد و خارخارم سوخت
❈۲❈
به جام غنچهٔ نشکفته زهرخندی ریز
که ساقی لب لعل تو، در خمارم سوخت
چو شمع، یاد تو می ریخت آتش از چشمم
شب فراق تو، مژگان اشکبارم سوخت
❈۳❈
حزین به تربت من یار سایه ای نفکند
چو تخم سوخته در خاک، انتظارم سوخت
کامنت ها