حزین لاهیجی:رخسار تو را تازگی از چشم تر کیست؟ این خرّمی از فیض بهار نظر کیست؟
❈۱❈
رخسار تو را تازگی از چشم تر کیست؟
این خرّمی از فیض بهار نظر کیست؟
حاشا چه کند، ترک نگاه تو ز قتلم
این دشنه ی آلوده به خون، در کمر کیست؟
❈۲❈
لب می مکم از مائده ی درد خدا را
زهر این همه شیرین به امید شکر کیست؟
خون گرمی اش آتش زده در جیب مشامم
در مغز جنون، بوی کباب جگرکیست؟
❈۳❈
نور افق تیرهٔ بختم شده داغی
این اختر فرخنده چراغ سحر کیست؟
خاکستر طور است بیابانی رشکش
در دامن بال و پر پروانه سر کیست
❈۴❈
حسرت شکند در رگ ما گرسنه چشمان
بر سفرهٔ غم خون جگر ما حضر کیست؟
در عربده با مهر بود، خوی غیورم
با سوخته ام دست و گریبان شرر کیست؟
❈۵❈
من هوش ندارم که به لب گوش بدارم
با زمزمه ی قاصد آهم خبر کیست؟
پیچیده به آغوش سحر طره ی آهم
این زلف، پریشان شده ی دوش و بر کیست؟
❈۶❈
ای بی خبر از جلوهٔ این برق سواران
گرد نفس گرم من از رهگذر کیست؟
رسوایی ما رفته به دامان قیامت
این چاک به اندازهٔ جیب جگر کیست؟
❈۷❈
جز سوخته پروانه ی شمعت که حزین است
صد دام و قفس در شکن بال و پر کیست؟
کامنت ها