گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:تا شمع من ز دیدهٔ شب زنده دار رفت دود از سرم برآمد و اشک از کنار رفت

❈۱❈
تا شمع من ز دیدهٔ شب زنده دار رفت دود از سرم برآمد و اشک از کنار رفت
در پیچ و تاب حلقه آن زلف خم به خم کاری که کرد، دست و دل من ز کار رفت
❈۲❈
افسانه کم کنید که جوشید گریه ام خوابم کنون ز دیده اختر شمار رفت
آشفته است حلقهٔ شوریدگان، مگر حرفی از آن دو سلسلهٔ تابدار رفت؟
❈۳❈
آتش ز ناله ام به خس آشیان فتاد خاری که بود از چمنم یادگار، رفت
دیگر مگر میم چو سبو، در گلو کنید دست من از کرشمهٔ ساقی ز کار رفت
❈۴❈
ای ساده دل، وفای حریفان نظاره کن گل ناکشیده ساغر خود را، بهار رفت
یک ره، گذر به خاک نشینان نمی کنی عمرم چو نقش پا به ره انتظار رفت
❈۵❈
زین جان بی نفس چه نوا خیزدت حزین از ساز نغمهای نتراود، چو تار رفت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها