گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:غبار کلفت ایام، آشنا نگذاشت میان آینه و عکس من صفا نگذاشت

❈۱❈
غبار کلفت ایام، آشنا نگذاشت میان آینه و عکس من صفا نگذاشت
خیال جلوه نازش، بهانه می طلبید به سینه شیشهٔ دل را شکست و پا نگذاشت
❈۲❈
تو آمدی و من از خویش منفعل ماندم نثار راه تو جان داشتم، حیا نگذاشت
هلاک گوشهٔ دامان بی نیازی تو به شمع کشتهٔ من منت صبا نگذاشت
❈۳❈
کرشمه نیم نگه کرده بود با مردم مروّت دل بیگانه آشنا نگذاشت
شبانه شکر تو را داشت زیر لب نفسم به حیرتم که چرا چشم سرمه سا نگذاشت
❈۴❈
حزین از آن سگ کو، تا به حشر ممنونم که استخوان مرا زلّهٔ هما نگذاشت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها