حزین لاهیجی:خورشید به حسن یار من نیست مه را نمک نگار من نیست
❈۱❈
خورشید به حسن یار من نیست
مه را نمک نگار من نیست
محروم بود همیشه عاشق
این است که در کنار من نیست
❈۲❈
نومیدی عاشقان قدیم است
مخصوص به روزگار من نیست
جز لخت دل به غم سرشته
در دیدهٔ اشکبار من نیست
❈۳❈
خاصیت عشق خاکساریست
زان پیش تو اعتبار من نیست
هر چند ز عشق خاکسارم
کس نیست که خاکسار من نیست
❈۴❈
زلف تو بود به سجدهٔ شکر
که آشفته چو روزگار من نیست
منعم چه کنی ز عشق ناصح؟
غم دارم و غمگسار من نیست
کامنت ها