حزین لاهیجی:غرور ناز با کوه تحمّل برنمیآید به خودداری من سیل تغافل برنمیآید
❈۱❈
غرور ناز با کوه تحمّل برنمیآید
به خودداری من سیل تغافل برنمیآید
نه آن مرغ است دل، کآسان گذارد آشیان خود
به افسون از خم آشفته کاکل برنمیآید
❈۲❈
بود هرچند گوش نغمهسنجانِ چمن سنگین
صفیر زاغ با گلبانگ بلبل برنمیآید
به صحرا گر نمایی چهره، رو پنهان کند لاله
به گلشن گر گشایی زلف، سنبل برنمیآید
❈۳❈
نمیگردد به مستی آشنا چون پاس مستوری
تغافلپیشهٔ من، با تجمّل برنمیآید
قد خم دیدهام، پر دیده طوفان حوادث را
کند هرقدر طغیان، سیل با پل برنمیآید
❈۴❈
حزین از خامهات گل کرده سامان سیهبختی
ز خجلت بلبل مخمور آمل برنمیآید
کامنت ها