حزین لاهیجی:از سبزه سبز، پشت لب جویبار شد باغ از بهار، شاهد گلگون عذار شد
❈۱❈
از سبزه سبز، پشت لب جویبار شد
باغ از بهار، شاهد گلگون عذار شد
دامن کشان ز هر طرفی ابر تر رسید
چون خانه ی حباب، هوا بی غبار شد
❈۲❈
شاخ از شکوفه، صبح تجلّی فروز گشت
چون زلف یار، ظلمت شب تار ومار شد
طوفان چار موجه اشکم، جهان گرفت
رگ های ابر، چون مژه ام آبدار شد
❈۳❈
گیسوی چنگ گشت پریشان به مرگ غم
مینا خراب گریه ی بی اختیار شد
چشم جهان چو شبنم گل در پریدن است
حسن بهار، فتنه گر روزگار شد
❈۴❈
ازکاروان فیض نگردی جدا حزین
پوید صبا پیاده ره و گل، سوار شد
کامنت ها