حزین لاهیجی:فقرم کجا ز جلوهٔ دنیا زبون شود؟ موج سراب، دام ره خضر چون شود؟
❈۱❈
فقرم کجا ز جلوهٔ دنیا زبون شود؟
موج سراب، دام ره خضر چون شود؟
سودای زلف یار، به دیوانگی کشید
فکری که در دماغ بماند، جنون شود
❈۲❈
در سینه شکسته دلان تو آه نیست
چون بشکند سپاه، علمها نگون شود
بی شفقت است ناخن خارا تراش عشق
نزدیک شد غبار دلم بیستون شود
❈۳❈
در قلزمی که شورش عشق است، ناخدا
بالد به خویش قطره و دریای خون شود
خاکم به باد رفت وز یادم نمی روی
عشق آن خیال نیست که از دل برون شود
❈۴❈
در نشئه، نیست عقل فلاطون کم از شراب
هر کس گزید خلوت خم، ذوفنون شود
هر برگ از بهار دگرگیرد آب ورنگ
از خون دیده، چهره مرا لاله گون شود
❈۵❈
عمری که هست مایهٔ آزادگی حزین
حیف است صرف محنت دنیای دون شود
کامنت ها