حزین لاهیجی:خواهم به دل آن نرگس مستانه در افتد بد مست تماشاست، به دیوانه درافتد
❈۱❈
خواهم به دل آن نرگس مستانه در افتد
بد مست تماشاست، به دیوانه درافتد
سخت است تلاش دو زبردست، مبادا
می با نگه یار، حریفانه درافتد
❈۲❈
چشمش، به نگاهی ننوازد دل ما را
کی لایق برق است که با دانه درافتد؟
در هر رگ ما مستی منصور کند، خون
گر عکس رخ یار به پیمانه درافتد
❈۳❈
گو گردش پیمانه درین بزم ز غیرت
با چرخ تنک ظرف، حریفانه درافتد
حیف است زبردست زند با همه کس دست
آن زلف نبایست که با شانه درافتد
❈۴❈
با چشم حزین این سخن از عشق بگویید
کی خواب به دام تو به افسانه درافتد؟
کامنت ها