حزین لاهیجی:از خار جفای بت پیمان شکن ما یک سینهٔ چاک است چو گل، پیرهن ما
❈۱❈
از خار جفای بت پیمان شکن ما
یک سینهٔ چاک است چو گل، پیرهن ما
در هجر تو، هر پارهٔ دل محشر داغی ست
یک غنچهٔ نشکفته ندارد چمن ما
❈۲❈
گویا لب لعل تو دمیده ست فسونی
در گوش نی خامهٔ شیرین سخن ما
در پیش تو هر لحظه به صد رنگ برآرد
بی ساختگی های تو را ساختن ما
❈۳❈
کو جذبهٔ معشوق که یکباره کند گم
از صفحهٔ هستی، رقم ما و من ما؟
دام نوی از حلقهٔ خط، حسن فرو چید
زنار دگر داد به ما برهمن ما
❈۴❈
در خلوت و کثرت ز تو گفتیم و شنودیم
خالی نبود از تو دمی، انجمن ما
از جوش خط سبز، حزین آن لب میگون
خار عجبی ریخته در پیرهن ما
کامنت ها