گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:ساغر نزنم تا بتوان خون جگر زد بر سر نزنم گل، چو توان دست به سر زد

❈۱❈
ساغر نزنم تا بتوان خون جگر زد بر سر نزنم گل، چو توان دست به سر زد
گویا به چمن تند وزیده ست نسیمی این مرغ گرفتار صفیری به اثر زد
❈۲❈
پرداخته بودم ز سواد دو جهان چشم آن طره ی طرار ، مرا راه نظر زد
بازوی شکارافکن آن غمزه بنازم تیرش اگر از سینه خطا شد به جگر زد
❈۳❈
بنواخت مرا آن لب شیرین به پیامی صد غوطه فزون تلخی جانم به شکر زد
جانا به نظر خرد مبین دانهٔ اشکم آتش به جهانی شود از نیم شرر زد
❈۴❈
می سوخت حزین را، مژه در راه تو چون شمع آتش شب هجران تو در دیدهٔ تر زد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها