حزین لاهیجی:دلم در خم زلف او سودای دگر دارد با سلسله دیوانه غوغای دگر دارد
❈۱❈
دلم در خم زلف او سودای دگر دارد
با سلسله دیوانه غوغای دگر دارد
با جذبهٔ مشتاقی، باشد دو جهان گامی
در دامن دل عاشق، صحرای دگر دارد
❈۲❈
صحرای طلب دارد، در هر قدمی طوری
هر سنگ دربن وادی موسای دگر دارد
گر عشق نهان بازد با خود عجبی نبود
در پردهٔ دل مجنون، لیلای دگر دارد
❈۳❈
افلاک نگهبان عشق تو نمی باشد
این بادهٔ زورآور مینای دگر دارد
در مجلس ما یک کس هشیار نمی گردد
در جام مگر ساقی صهبای دگر دارد؟
❈۴❈
پیداست حزین ما از دلق می آلودش
کاین رند خراباتی، تقوای دگر دارد
کامنت ها