حزین لاهیجی:خفته بودم به سرم دولت بیدار رسید لله الحَمْد مرا دیده به دیدار رسید
❈۱❈
خفته بودم به سرم دولت بیدار رسید
لله الحَمْد مرا دیده به دیدار رسید
بگریز ای خرد خام که عشق آمد مست
برو ای عربده جو، حیدر کرار رسید
❈۲❈
یار پنهانی ما چشم جهان روشن ساخت
ماه کنعانی ما بر سر بازار رسید
راز مستی بسرایم پس ازین با دف و چنگ
محتسب رقص کنان از در خمّار رسید
❈۳❈
نتوانم من بی تاب و توان شرح دهم
که چها بر دل از آن نرگس بیمار رسید
سر زد از طرف رخ یار، بهار خط سبز
می بیارید که دور گل و گلزار رسید
❈۴❈
کند از وسوسهٔ عقل فراموش، حزین
هر که را ساغری از ساقی ابرار رسید
کامنت ها