گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:ز چابک دستی دل، در کفم خارا زبون افتد ز برق تیشهٔ من، آتشی در بیستون افتد

❈۱❈
ز چابک دستی دل، در کفم خارا زبون افتد ز برق تیشهٔ من، آتشی در بیستون افتد
عنان برتافتم از کین گردون نالهٔ خود را نیالایم به خونش تیغ، چون دشمن زبون افتد
❈۲❈
گره تا می توانی زد بزن ای چرخ بر کارم مبادا گوهر من در کف دنیای دون افتد
نفس در سینهٔ من دست و پا گم کرده می گردد چه باشد حال غواصی که در دریای خون افتد؟
❈۳❈
حزین اندیشه در کار تو حیران است دانا را نمی بایست دل، دست و گریبان جنون افتد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها