حزین لاهیجی:شبی که سروِ تو شمع مزار من گردد چو گردباد به گردت غبار من گردد
❈۱❈
شبی که سروِ تو شمع مزار من گردد
چو گردباد به گردت غبار من گردد
به رهگذار تو چندان رخ امید نهم
که وعده ات خجل از انتظار من گردد
❈۲❈
به جیب پیرهن از رشک، گل نیفشانی
اگر دلت خبر از خار خار من گردد
شکوه عشق نگر کز ره فتادگیم
اجل کناره کند گر دچار من گردد
❈۳❈
خدا کند که از آن تیغ آبدار حزین
شکفته روییِ زخمِ بهارِ من گردد
کامنت ها