گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:من از دل و دین باختگانم چه توان کرد؟ سودازده زلف بتانم چه توان کرد؟

❈۱❈
من از دل و دین باختگانم چه توان کرد؟ سودازده زلف بتانم چه توان کرد؟
دل بسته فتراک سر زلف سواری ست از چنگ خرد رفته عنانم چه توان کرد؟
❈۲❈
در صومعه از نعره زنانم چه توان گفت؟ در میکده از دُردکشانم چه توان کرد؟
در سلسلهٔ زلف تو ای رهزن دل ها سرحلقهٔ سودا زدگانم چه توان کرد؟
❈۳❈
گوشی به فغان دل ناشاد نکردی پیشت همه تن گر چه زبانم چه توان کرد؟
فرمان تو را هر چه بود می کنم اما من صبر به هجران نتوانم چه توان کرد؟
❈۴❈
شد قطره به دریای فنا وصل حزین را دی بودم و امروز نه آنم چه توان کرد؟

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها