گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:سحاب خامه من جز در خوشاب ندارد سفینهٔ غزلم موجهٔ سراب ندارد

❈۱❈
سحاب خامه من جز در خوشاب ندارد سفینهٔ غزلم موجهٔ سراب ندارد
ز بیقراری هجران رسد نوید وصالم در امید بود دیده ای که خواب ندارد
❈۲❈
ز پرده داری ابر نقاب شکوه ندارم کتان طاقت من تاب ماهتاب ندارد
گشوده است به راه نگه چو آینه آغوش گشاده رویی حسن تو آفتاب ندارد
❈۳❈
کدام کار دل از برق جلوه تو برآید؟ چراغ عمرکسی اینقدر شتاب ندارد
عنان کشیده تر افغان کن ای جنون زده بلبل کدام گل به چمن پای در رکاب ندارد؟
❈۴❈
همین قدر ز تو باید که دیده ای به کف آری کدام روزنه، راهی به آفتاب ندارد؟
بلند نشئه حزین ، ازکدام رطل گرانی؟ سیاه مستی کلک تو را شراب ندارد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها