حزین لاهیجی:جز خون به بزم ما می نابی ندید کس غیر از دل برشته کبابی ندید کس
❈۱❈
جز خون به بزم ما می نابی ندید کس
غیر از دل برشته کبابی ندید کس
آیا کدام شیوه، دل آشوب عاشق است؟
روی تو را ز طرف نقابی ندید کس
❈۲❈
در دهر گوشه ای که توان زیستن کجاست؟
اینجا به کام جغد، خرابی ندید کس
در حیرتم که شادی و غم را مدار چیست؟
لطفی عیان نگشت و عتابی ندید کس
❈۳❈
جز مهر اوکه در دل صدپارهٔ من است
در شیشهٔ شکسته، شرابی ندید کس
یک دل نشد ز چرخ سیه کاسه کامیاب
زین جام سرنگون دم آبی ندید کس
❈۴❈
مژگان چو خار در قدم اشک گرم سوخت
آتش فشان چو دیده، سحابی ندید کس
باشد بهشت، صحبت دیوانگان حزین
کز پند عاقلانه عذابی ندید کس
کامنت ها