حزین لاهیجی:آیا همای تیر تو جوید نشان خویش؟ ما می زنیم قرعه به مشت استخوان خویش
❈۱❈
آیا همای تیر تو جوید نشان خویش؟
ما می زنیم قرعه به مشت استخوان خویش
گردن بزن، بسوز، بکش، جسم و جان ز توست
چون شمع فارغیم ز سود و زیان خویش
❈۲❈
صد ره به من کشد دلت امّا چه فایده؟
یکبار بشنو از دل نامهربان خویش
چون شمع بی اثر نبود سرگذشت من
حرفی بسنج از لب آتش زبان خویش
❈۳❈
یکبار هم به دست صبا می توان فشاند
بوی گلی، به مرغ کهن آشیان خویش
با زلف، شانه را نکنی آشنا اگر
دانی چه می کشم ز دل بدگمان خویش
❈۴❈
ساکن مشو حزین که به بالین توست شمع
هویی بزن به بال و پر ناتوان خویش
کامنت ها