گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:یک دم به مزد دیده شب زنده دار خویش می خواستم چو اشک تو را در کنار خویش

❈۱❈
یک دم به مزد دیده شب زنده دار خویش می خواستم چو اشک تو را در کنار خویش
رنگین نگشت تیغ نگاهت زخون ما آخر شکسته رنگی ما کرد کار خویش
❈۲❈
چون در امید وعدهٔ وصلت سفید شد کردم ز چشم خویش چو عبهر، بهار خویش
دارم امید منزلتی از دلت هنوز بر سنگ می زنم چو گهر اعتبار خویش
❈۳❈
هرگز کمی نمی کشم از دشمن غیور بر دیده سپهر نشانم غبار خوبش
ما غسل توبه را به شط باده می کنیم از بس که تشنه ایم به خون خمار خویش
❈۴❈
ای مست ناز، طعن اسیری مزن به ما از خویش غافلی که نگشتی شکار خویش
ما و بهار، عالم افسرده را حزین داریم تازه، از نفس مشکبار خویش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها