گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:ای از رخت مشاطه را، صد چشم حیران در بغل مانند صبح آیینه را خورشید تابان در بغل

❈۱❈
ای از رخت مشاطه را، صد چشم حیران در بغل مانند صبح آیینه را خورشید تابان در بغل
هندوی خالت را بود چین و ختن زیر نگین زنّار زلفت را بود، صد کافرستان در بغل
❈۲❈
لعل قدح نوش تو را، میخانهها در آستین خطّ زره پوش تو را صد جوش طوفان در بغل
صبح بناگوش تو را خورشید تابان خوشه چین داغ سیه پوش تو را صد شام هجران در بغل
❈۳❈
چشمت عجب نبود اگر، دل را نگهداری کند در می پرستی شیشه را دارند مستان در بغل
بوی محبت می شود پوشیده ما را در سخن گر بوی گل پنهان کند باد بهاران در بغل
❈۴❈
از دست جورت در چمن ای یوسف گل پیرهن دارد دل صد پاره ای هر غنچه پنهان در بغل
چاک گریبان می کند چون لاله رسوا عشق را چندان که می سازد دلم داغ تو پنهان در بغل
❈۵❈
دیگر کجا عشق و جنون چون لاله پنهان می توان؟ داغم هم آغوش جگر، چاک گریبان در بغل
دارم دلی کز ناله اش نالد به صد شیون، حزین اسلامیان کعبه را ناقوس رهبان در بغل

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها