گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:به وصل از خوی او نظاره دیدار نتوانم نگاهی گرد دل می گردد و اظهار نتوانم

❈۱❈
به وصل از خوی او نظاره دیدار نتوانم نگاهی گرد دل می گردد و اظهار نتوانم
ز خجلت سر به پیش افکنده ام نه عجز و نه عذری گناه من اگر عشق است، استغفار نتوانم
❈۲❈
گریبان پاره می آیم به کویت هر سحر، ترسم که مستم محتسب پندارد و انکار نتوانم
اگر ز آلایشم آزرده ای، اوّل قدح در ده به مستی می توانم پاک شد، هشیار نتوانم
❈۳❈
رقیبان از وفا در لاف و من خاموش کی شاید؟ درین دعوی تنزل کردن از اغیار نتوانم
تو را تا دیده ام گلشن به چشمم خار می آید توانم دیده از گل بست، زان رخسار نتوانم
❈۴❈
به راه او دل و دستم حزین از کار می ماند درین مستی پریشان کردن دستار نتوانم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها