گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:ز بس راز تو را پنهان ازین نامحرمان دارم به جای مغز، مکتوب تو را در استخوان دارم

❈۱❈
ز بس راز تو را پنهان ازین نامحرمان دارم به جای مغز، مکتوب تو را در استخوان دارم
ره شوقم ندارد تا به منزل مانع دیگر همین پست و بلندی اززمین وآسمان دارم
❈۲❈
ز من چون لاله چاک سینه پوشیدن نمی آید نمی گویی که داغ عشق را تا کی نهان دارم؟
نشوید غیر خون از خاطرم مشق شهادت را بود عمری که با خود حرف تیغی در میان دارم
❈۳❈
چراغ آگهی از چشم عبرت بین شود روشن دل بیداری از تعبیر خواب غافلان دارم
ز پاس خود غبار خاطرم، آسوده دل دارد من آن آیینه ام کز رنگ خود آیینه دان دارم
❈۴❈
مگر دل را فرستم ورنه از قاصد نمی آید شکایتهای هجرانی کزان نامهربان دارم
نیم بلبل که در دل خارخار منزلم باشد نهال شعله ام کی بار خاطر آشیان دارم؟
❈۵❈
به هر در سجده ای دارد سرم از جوش مستی ها ز طوف کعبه می آیم، ره دیر مغان دارم
کجاگیرم سراغ یوسف گم کردهء خود را دل بی طاقتی همچون جرس در کاروان دارم
❈۶❈
حزین مقصودم از سودای جان، جانان بود دانی نه سودی آرزو دارم، نه پروای زیان دارم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها