حزین لاهیجی:خوش آنکه خرقهٔ ناموس و ننگ پاره کنم به جان غلامی رند شراب خواره کنم
❈۱❈
خوش آنکه خرقهٔ ناموس و ننگ پاره کنم
به جان غلامی رند شراب خواره کنم
حصاریم غم دنیا و آخرت دارد
ازین میانه به مستی مگر کناره کنم
❈۲❈
ز شیشه غیرت خورشید و ماه را ساقی
به جرعه ریز که خون در دل ستاره کنم
چه خوش بود که نشینی و گل برافشانی
پیاله نوشم و روی تورا نظاره کنم
❈۳❈
گرفتم آنکه بود روز عدل و دادرسی
چگونه داغ جفای تو را شماره کنم؟
به حشر وعدهٔ دیدار اگر نصیب شود
رخ تو بینم و زنّار کفر پاره کنم
❈۴❈
ز عشق من به عتابی، بنازم انصافت
به دست توست گریبان دل، چه چاره کنم؟
گذر به میکده ام گر فتد ز خود گذرم
به رغم مدعیان مستیی گذاره کنم
❈۵❈
به چارهٔ دل سخت تو عاجزم ورنه
ز ناله رخنه به بنیاد سنگ خاره کنم
در انتظار وصال تو ساعتی صد بار
به مصحف دل سی پاره استخاره کنم
❈۶❈
حزین اگر طلبد قبله دعا زاهد
به طاق ابروی خوبان شهر اشاره کنم
کامنت ها