حزین لاهیجی:دل را به نهانخانهٔ دیدار فرستیم این نامهٔ سربسته به دلدار فرستیم
❈۱❈
دل را به نهانخانهٔ دیدار فرستیم
این نامهٔ سربسته به دلدار فرستیم
یک سجدهٔ مستانهٔ که سر جوش نیاز است
از دور به آن سایهٔ دیوار فرستیم
❈۲❈
مشکل که سر از نافه دگر مشک برآرد
گر تاری از آن طرّه به تاتار فرستیم
واپس نفرستیم، تهیدست صبا را
ما بوی تو را تحفه به گلزار فرستیم
❈۳❈
ناموس چه ارزد که به رندی ندهیمش؟
این خرقهٔ پشمینه به خمّار فرستیم
از ذروهٔ تقدیس، به طور تن خاکی
ما موسی جان را پی دیدار فرستیم
❈۴❈
یک مسأله از مشرب بی رنگی عشق است
از سبحه پیامی که به زنّار فرستیم
جان را چه بقا گر نشود واصل جانان؟
این قطره به آن قلزم زخّار فرستیم
❈۵❈
در عشق تو داغ خوشی افتاده به دستم
این لاله به آرایش دستار فرستیم
صد خسته گرفته ست سر تیر نگاهت
ما هم به امیدی دل افگار فرستیم
❈۶❈
تا غوطه زند تلخی جان در شکرستان
پیغامی از آن لعل شکربار فرستیم
گر یار سخندان طلبد شعر حزین را
این خوش غزل از کلک گهربار فرستیم
کامنت ها