حزین لاهیجی:چو صنعان مشق سودا می رسانم شراب عشق ترسا می رسانم
❈۱❈
چو صنعان مشق سودا می رسانم
شراب عشق ترسا می رسانم
سراغی می دهم از حسن لیلی
که مجنون را به صحرا می رسانم
❈۲❈
دربن ره دست دل را از غم عشق
به دامان تمنا می رسانم
منم نسّابهٔ دردانهٔ اشک
نژاد دل، به دریا می رسانم
❈۳❈
چو شبنم قطرهٔ خود را ز پستی
به آن خورشید سیما می رسانم
برهمن زادهٔ حسن طلب را
به رهبان کلیسا می رسانم
❈۴❈
نژاد کحل نورانی نسب را
به خاک آنکف پا می رسانم
نیفتدگر برون از پردهٔ دل
فغان تا عرش اعلا می رسانم
❈۵❈
چو پیراهن، دماغ آشفتگان را
پیامی نکهت آسا می رسانم
شعار تقوی و آیین اسلام
به ناقوس و چلیپا می رسانم
❈۶❈
حزین سر رشتهٔ این گفت وگو را
به انفاس مسیحا می رسانم
کامنت ها