گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:ز بس دارد غم آن گل عذار آشفته احوالم گشاید جوی خون از دیدهٔ آیینه، تمثالم

❈۱❈
ز بس دارد غم آن گل عذار آشفته احوالم گشاید جوی خون از دیدهٔ آیینه، تمثالم
ز تاثیر گرفتاری، تبی در استخوان دارم که می سوزد در و بام قفس را سودن بالم
❈۲❈
مگر آید ز فیض همّت آزادگان کاری به دام افتادهٔ این رشته های سست آمالم
ز بی پروایی نازآفرین سرو سرافرازی درین بستان سرا چون سبزهٔ خوابیده پا مالم
❈۳❈
حزین از آشیان آواره ام شاید مگر ریزد به بسمل گاه او گرد غریبی از پر و بالم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها