گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حزین لاهیجی:شمع را شعله، مسلسل ز دل آید بیرون آه جان سوختگان متصل آید بیرون

❈۱❈
شمع را شعله، مسلسل ز دل آید بیرون آه جان سوختگان متصل آید بیرون
در جهان چند به آیینه سکندر نازد؟ چه تماشاست که از پرده دل آید بیرون؟
❈۲❈
چشم نظارگیان لایق دیدار تو نیست به تماشای تو هر کس خجل آید بیرون
در چمن گر قد شمشاد به ناز افرازی قمری از منّت سرو چگل آید بیرون
❈۳❈
دل خون گشته شود گر به مثل رنگ حنا مشکل از دست تو پیمان گسل آید بیرون
زلف مشکین تو هر جا که شود غالیه سا نکهت از نافهٔ چین منفعل آید بیرون
❈۴❈
این گهر نیست که نشمرده به خاک افشانم اشک گلرنگ به صد خون دل آید بیرون
سینه صیقل گری از پاس دمش باید کرد صبح را تا نفسی معتدل آید بیرون
❈۵❈
تن خاکی به رهم طرفه طلسمی است حزین خرم آن روز که پایم زگل آید بیرون

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها