حزین لاهیجی:ای آب خضر، سایهٔ سرو روان تو آتش به جان، گل از رخ چون ارغوان تو
❈۱❈
ای آب خضر، سایهٔ سرو روان تو
آتش به جان، گل از رخ چون ارغوان تو
محو سبک عنان مژه کافرت شوم
رنگین نشد به خون دو عالم سنان تو
❈۲❈
باشد به رنگ جوشش پروانه، گرد شمع
دلها به دام طرهٔ عنبرفشان تو
در عشق، تیر بال هما بود بر سرم
هرگز نداشتم غم جان را به جان تو
❈۳❈
گرد خط تو برد قرار از دل حزین
این بود، جوش فتنهٔ آخر زمان تو
کامنت ها