حزین لاهیجی:ساقی می عارفانه ات کو؟ جان داروی جاودانه ات کو؟
❈۱❈
ساقی می عارفانه ات کو؟
جان داروی جاودانه ات کو؟
گیرم که نیم سزای احسان
بخشایش بی بهانه ات کو؟
❈۲❈
ما را سر تاج خسروی نیست
پای خم خسروانه ات کو؟
شب را به امید صبح کردیم
صبح است، می شبانه ات کو؟
❈۳❈
شادیم به تشنه کامی امّا
ناموس شرابخانه ات کو؟
زاهد می عشق، خام سوز است
مسواک و عصا و شانه ات کو؟
❈۴❈
در دیرخوش آتشی بلد است
دراعه صوفیانه ات کو؟
نی را اثر عصای موسی ست
سالوسی جاودانه ات کو؟
❈۵❈
افسانهٔ واعظان دراز است
مطرب، چنگ و چغانه ات کو؟
افسردهٔ قیل و قال عقلم
نالیدن عاشقانه ات کو؟
❈۶❈
تا چند زبون عقل باشیم؟
ای آتش دل زبانه ات کو؟
بی برگیها بهار کرده ست
ای مرغ قفس ترانه ات کو؟
❈۷❈
تاراجگر خزان به گل زد
خار و خس آشیانه ات کو؟
دامی از ریش کرده ای پهن
تسبیح هزار دانه ات کو؟
❈۸❈
می بازم به هیچ خود را
ای عشق قمارخانه ات کو؟
تا چند حزین به دشت گردی
ای خانه خراب، خانه ات کو؟
کامنت ها