حزین لاهیجی:دیدم صنمی، های صلا، کعبهنشینها بیعانه ببازید به یادش دل و دینها
❈۱❈
دیدم صنمی، های صلا، کعبهنشینها
بیعانه ببازید به یادش دل و دینها
در عشق، دل از کوثر و رضوان نگشاید
از دوست تسلی نتوان گشت، به اینها
❈۲❈
صید دلم افتاد به صحرای رمیدن
صیّاد نگاهان! بگشایید کمینها
شد خاک، سر سجده بران در قدم تو
بخرام که فرش است به راه تو جبینها
❈۳❈
آن کیست که در جلوهگهت رخش بتازد؟
کردهست تهی، غمزهٔ بیباک تو زینها
در کیش محبت هدف ناوک نازند
ابروی کماندار تو را چلهنشینها
❈۴❈
زیر قلم توست حزین کشور معنی
این نقش ندارند خدیوان به نگینها
کامنت ها