حزین لاهیجی:گوشی نشنیده ست صفیر از قفس ما چون شمع، به لب سوخته آید نفس ما
❈۱❈
گوشی نشنیده ست صفیر از قفس ما
چون شمع، به لب سوخته آید نفس ما
با قافلهٔ لاله درین دشت رفیقیم
گلبانگ خموشی ست فغان جرس ما
❈۲❈
کوتاه صفیرم، قفسم را بگذارید
جایی که رسد ناله به فریادرس ما
در پا سر خاریش خلیده ست چو بلبل
هر دل که خروشد به خراش نفس ما
❈۳❈
افتاده حزین از سر آن زلف رساتر
در جلوه گری خامه ى مشکین نفس ما
کامنت ها